تحلیل ریسک های کسب و کار

تحلیل ریسک های کسب و کار برای تدوین استراتژی (بر مبنای مدل BABOK)

هدف از تحلیل ریسک

هدف از بررسی ریسک، درک پیامدهای نامطلوب نیروهای درونی و بیرونی بر شرکت در مسیر گذار به وضعیت آینده است. با درک تاثیر بالقوه آن نیروها می‌توان پیشنهادهایی در مورد برخی اقدامات ارائه داد.

توصیف تحلیل ریسک

مجاسبه ریسک شامل تحلیل و مدیریت ریسک می باشد. ممکن است ریسکها مربوط به وضعیت کنونی، وضعیت آینده مطلوب، یک تغییر، یک استراتژی تغییر، یا هر وظیفه‌ای که توسط شرکت انجام می‌شود، باشند. ریسک به منظور بررسی عوامل زیر مورد تحلیل قرار می گیرد:

  • پیامدهای ممکن در صورت به وقوع پیوستن ریسک
  • تاثیر آن پیامدها
  • احتمال بروز ریسک
  • جدول زمان بندی بالقوه که ریسک در چهارچوب آن ممکن است رخ دهد

مجموعه ای از ریسکها به عنوان ورودی برای انتخاب یا تعیین مختصات یک استراتژی تغییر به کار می‌رود. محاسبه ریسک می تواند منجر به پذیرفتن یک ریسک نیز بشود، در صورتی که درجه ریسک یا تلاش لازم برای تعدیل ریسک بر ضرر احتمالی برتری داشته باشد. در صورت درک ریسک و اعمال تغییر، می توان ریسک را به منظور کاهش تاثیر کلی آن بر ارزش مدیریت کرد.

مهم:  مجموعه‌ای از روش‌ها با عنوان “ریسک مثبت” به عنوان راهی برای مدیریت فرصتها وجود دارد. با اینکه تعریف رسمی ریسک در راهنمای BABOK شامل این کاربرد نمی‌شود،”فرصتها” به عنوان نیاز در نظر گرفته شده (و بر طبق آن مدیریت می¬شوند) و “ریسک” برای موقعیت‌های نامطمئنی که می تواند نتایج منفی به بار آورد، به کار می رود.

ورودی های تحلیل ریسک استراتژیک

  • اهداف کسب و کار: از توصیف جهت مطلوبی که برای رسیدن به وضعیت آینده مورد نیاز است، می توان در جهت مشخص کردن و بحث درباره ی ریسک بالقوه استفاده کرد.
  • نتایج استنباط (تایید شده): درک دیدگاه ذینفعان در مورد ریسکهای موجود در مسیر رسیدن به وضعیت آینده مطلوب.
  • تاثیرات: عوامل درون شرکت (درونی) و فاکتورهای بیرون شرکت (بیرونی) که بر تحقق وضعیت آینده مطلوب تاثیر می‌گذارند.
  • ارزش بالقوه: توصیف ارزش ناشی از پیاده سازی وضعیت آینده پیشنهادی، شاخصی فراهم می کند که ریسک ها را می توان با توجه به آن، سنجید.
  • نیازها (بر اساس اولویت): بسته به اولویت، نیازها بر ریسک تاثیر گذاشته تا به عنوان بخشی از تحقق راه حل تعریف و درک شود.

عناصر محاسبه ریسک استراتژی ها

ناشناخته ها

در هنگام محاسبه ریسک، نسبت به احتمال بروز و تاثیر آن عدم اطمینان وجود خواهد داشت. تحلیل-گران کسب و کار با همکاری ذینفعان و بر اساس درک وضعیت موجود، به محاسبه ریسک می پردازند. حتی هنگامی که تمام پیامدهای ناشی از یک استراتژی تغییر خاص مشخص نیست، می‌توان تأثیر رویدادها یا شرایط ناشناخته یا نامطمئن را تخمین زد. تحلیل گران کسب وکار با در نظرگرفتن دیگر بافتهای تاریخی در رابطه با موقعیت های مشابه، به محاسبه ریسک می‌پردازند. درسهای آموخته شده از تغییرات گذشته و  قضاوت کارشناسانه از سوی ذینفعان، تحلیل‌گران کسب و کار را در راهنمایی تیم برای تصمیم گیری در مورد تاثیر و احتمال بروز ریسک در مسیر تغییرات کنونی یاری می رساند.

محدودیت ها

فرضیه ها و وابستگی هامحدودیت ها،  فرضیه ها و وابستگی‌های ریسک را باید مورد تحلیل قرار داده و گاهی مواقع باید همچون خود ریسک مدیریت شوند. اگر محدودیت، فرضیه یا وابستگی به جنبه ای از تغییر مربوط باشد، می‌توان آن را به منزله یک ریسک در نظر گرفته و مشخص کرد که چه رویدادها، شرایط و پیامدهایی در اثر آن محدودیت، فرض و یا وابستگی رخ خواهد داد.

تاثیر منفی بر ارزش

ریسک را به عنوان شرایطی که احتمال یا شدت یک تاثیر منفی بر ارزش را افزایش می دهد، توصیف می کنند. تحلیل گران کسب و کار به روشنی هر ریسک را معین کرده و با بیان احتمال بروز آن، تاثیر آن را به منظور تعیین درجه ریسک تخمین می‌زنند. تحلیلگران درجه کلی ریسک را با توجه به مجموعه ای از ریسک ها تخمین زده و به تاثیر کلی بالقوه ریسک مورد محاسبه، اشاره می کنند. در برخی مواقع، درجه کلی ریسک را می توان از نظر  کمیت مالی، میزان زمان، تلاش و دیگر ملاکها مشخص کرد.

حد مجاز ریسک

منظور از حد مجاز ریسک یا درجه تحمل ریسک، میزان عدم اطمینانی است که یک شرکت یا ذینفع مایل است در ازای ارزش بالقوه متقبل شود. به طور کلی، سه راه برای بیان رویکرد نسبت به ریسک وجود دارد:

  • ریسک گریزی:عدم تمایل به پذیرش وضعیت عدم اطمینان؛ ممکن است ترجیح داده شود که از اقداماتی  که ریسک بالا دارند، پرهیز شده و یا با سرمایه گذاری بیشتر (و در نتیجه پذیرفتن ارزش بالقوه کمتر) در جهت کاهش ریسک تلاش شود.
  • وضعیت خنثی: درجه ای از ریسک مورد قبول است، به شرط آنکه حتی در صورت بروز، منجر به ضرر نشود.
  • ریسک طلبی: میل به پذیرفتن و یا حتی تقبل کردن ریسک بیشتر در ازای ارزش بالقوه بیشتر.

یک فرد یا سازمان ممکن است در زمان های مختلف، درجات مختلفی از تحمل پذیری نسبت به ریسک از خود نشان دهد. در صورت پایین بودن میزان تحمل ریسک، ممکن است تلاش بیشتری در جهت استراتژی های پیشگیری، انتقال یا تعدیل انجام شود. اگر تحمل نسبت به ریسک بالاست، احتمال پذیرش ریسک بیشتر وجود دارد. معمولاً صرف نظر از درجه تحمل نسبت به به ریسک، به بالاترین درجه آن پرداخته می شود.

پیشنهادها

بر اساس تحلیل ریسک، تحلیل گران کسب و کار اقداماتی را پیشنهاد می کنند. تحلیل گران کسب و کار به کمک ذینفعان، ریسک کلی و میزان تحمل نسبت به آن را ارزیابی می کنند.پیشنهاد معمولاً شامل یکی از دسته بندی های زیر است:

  • دنبال کردن منفعت ناشی از یک تغییر، بدون توجه به ریسک
  • دنبال کردن منافع یک تغییر  و در عین حال سرمایه_گذاری برای کاهش ریسک (از نظر احتمالی و تاثیر)
  • جستجوی راه هایی برای افزایش مزایای یک تغییر نسبت به ریسک های آن
  • تعیین راه_هایی برای مدیریت و بهینه کردن فرصت_ها
  • دنبال نکردن منافع یک تغییر

در صورتی که تغییر با وجود ریسک¬ها ادامه پیدا کند، باید ذینفعان شناسایی شده تا در صورت بروز ریسک بر پیامدهای آن نظارت داشته باشند. ریسک ممکن است وضعیت کنونی شرکت را تغییر داده و یا آن را نیازمند بازبینی در استراتژی تغییر کند. برنامه¬ریزی اقدامات لازم در این حالت ممکن است قبل از تحقق یافتن ریسک انجام شود.

سرفصل ها و ابزارهای تحلیل ریسک

رویکرد تحلیل کسب و کار: راهنمای تحلیلگر کسب و کار در تحلیل ریسک می باشد.

سیاست های کسب و کار: تعریف محدوده ای که تصمیم‌گیری باید در چهارچوب آن انجام شود، را برعهدهدارند.

  • استراتژی تغییر: برنامه ای برای گذار از وضعیت کنونی به وضعیت آینده و رسیدن به نتایج مطلوب کسب و کار فراهم می¬کند. این رویکرد باید برای درک ریسک‌های موجود، مورد محاسبه قرار گیرد.
  • توصیف وضعیت کنونی: بافت و زمینه¬ای که کار باید در چهارچوب آن انجام گیرد را فراهم کرده و می¬تواند برای تعیین ریسک¬های وضعیت موجود به کار گرفته شود.
  • توصیف وضعیت آینده: ریسک‌های موجود در وضعیت آینده را مشخص می¬کند.
  • ریسک های مشخص شده:  می‌تواند به عنوان یک نقطه شروع برای بررسی دقیق¬تر ریسک¬ها به کار رود. این نتایج ممکن است ریشه در نتایج تحلیل ریسک، فعالیت‌های استنباط، تجربه قبلی تحلیل کسب و کار و یا بر اساس دیدگاه متخصص داشته باشد.
  • رویکرد مشارکت ذینفع: درک دیدگاه ذینفع یا گروه‌های ذینفع به مشخص¬کردن و محاسبه تاثیر نیروهای بالقوه درونی و بیرونی کمک می‌کند

تکنیک های تحلیل ریسک

  • طوفان فکری: برای جلب مشارکت در تشخیص ریسک های بالقوه برای محاسبه
  • مطالعه موارد کسب و کار: برای درک ریسک همراه با استراتژی های جایگزین تغییر
  • تحلیل تصمیم: برای محاسبه مشکلات
  • تحلیل سند: برای تحلیل اسناد موجود در خصوص ریسک¬های بالقوه در موانع، فرضیات و وابستگی¬ها
  • تحلیل مالی: برای درک تاثیر بالقوه ریسک بر ارزش مالی راه¬حل
  • مصاحبه: برای درک دیدگاه ذینفعان در مورد ریسک و عوامل گوناگون آن ریسک‌ها
  • درس‌های آموخته شده: مجموعه¬ای از مسائل گذشته که ممکن است ریسک باشند.
  • نقشه برداری ذهنی: برای مشخص¬کردن و دسته بندی ریسک¬های بالقوه و درک روابط آنها به کار می-رود.
  • تحلیل و مدیریت: برای تشخیص و مدیریت ریسک¬ها به کار می¬رود.
  • تحلیل علت و معلول: برای تشخیص و پرداختن به علت اصلی ایجادکننده ریسک، مورد استفاده قرار می¬گیرد.
  • نظرسنجی و پرسشنامه: برای درک آن‌چه ذینفعان در مورد ریسک¬ها و عوامل گوناگون مربوط به آن¬ها می‌اندیشند، به کار می‌رود.
  • کارگاه‌های آموزشی: برای درک  دیدگاه ذینفعان در مورد ریسکها و فاکتورهای مرتبط با آنها به کار گرفته می‌شود.

ذینفعان مدیریت ریسک استراتژیک

  • متخصص یک حوزه:بر مبنای اطلاعاتی که در مورد آمادگی لازم در حوزه تخصصی خود دارد، داده هایی برای محاسبه ریسک فراهم می کند.
  • پشتیبانی عملیاتی: از عملکرد شرکت پشتیبانی کرده و می تواند ریسک های احتمالی و تاثیرات آنها را شناسایی کند.
  • مدیر پروژه: به محاسبه ریسک کمک کرده و بیش از هرکس مسئول مدیریت و تحلیل ریسک در پروژه است.
  • قانون گذار: ریسکهای مرتبط با پایبندی به قانون و مقررات را شناسایی می کند.
  • حامی: برای اعمال و تامین هزینه تغییر، نیازمند درک ریسک می باشد.
  • عرضه کننده: ممکن است در همکاری با یک عرضه کننده، ریسکی نهفته باشد.
  • آزماینده: ریسکهای موجود در استراتژی تغییر را از نقطه نظر بازبینی یا اعتبارسنجی، شناسایی می کند.

خروجی های مدیریت ریسک

نتایج تحلیل ریسک: درک ریسک‌های همراه با وضعیت آینده و استراتژی های تعدیل آنها که برای پیشگیری از ریسک¬ها، کاهش تاثیر آنها و یا کاهش احتمال بروز آنها مورد استفاده قرار می گیرد.

منبع : دکتر نوریان