در تعریف رفتار سازمانی به بیان ساده باید گفت در واقع رفتار سازمانی به بررسی نحوه تعامل افراد در درون یک سازمان می پردازد. تعریف ساده ی رفتار سازمانی این تعبیری را نداشته باشد که موضوع ساده ای به نظر می رسد و با ساده انگاری به آن نظر بیندازیم. واقعیت این است، از آنجایی که قرار است رفتار سازمانی تعامل انسانها را مورد بررسی قرار دهد اتفاقا بسیار پیچیده و در برخی مواقع تحلیل برخی رفتار ها غیر ممکن می شود. چرا که انسانها رفتار های متفاوتی در مکانهای متفاوت و فرهنگ های متفاوت از خود بروز می دهند.
مثلا رفتار یک فرد در منزل خود با رفارش در اجتماع و رفتارش در محیط کار متفاوت است. اینکه همکارش خانم باشد یا آقا بر رفتار وی تاثیر می گذارد. اینکه هکماران وی همشهری وی باشند یا خیر تاثیر می گذار است. لذا برای بررسی و تحلیل رفتار سازمانی و آموزش آن باید نیم نگاهی به علوم مختلفی نظیر روانشناسی و علوم اجتماعی داشت.
کارکردهای اصلی رفتار سازمانی در سه بعد مورد بررسی قرار می گیرند:
-
بعد فردی
-
بعد گروهی
-
بعد سازمانی
بدین معنی که در جنبه فردی، تاثیر شخصیت افراد بر رفتار وی مورد بررسی قرار می گیرد. در جنبه گروهی تاثیر شخصیت فرد در تعاملات فی مابین در گروه و تیم مورد بررسی قرار می گیرد. و در نهایت در بعد سازمانی تاثیراتی که فرهنگ سازمانی بر رفتار افراد می گذارد، مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد.
اهمیت رفتار سازمانی
از آنجایی که سازمانها موفقیت های خودشان را مدیون تیم های کاری خود هستند و این منابع انسانی است که سرنوشت و آینده ی یک سازمان را رقم می زند، تشکیل تیم های قدرتمند از اهمیت بالایی برخوردار است.
وقتی تیم تشکیل شد و افراد برای دستیابی به یک هدف مشترک گرد هم آمدند، به دنبال آن مدیر با چالشهایی نظیر مدیریت افراد با طرز فکرها، شخصیت ها و فرهنگ اجتماعی متفاوت ، مواجه خواهد شد. لذا مدیر برای دستیابی به حداکثر کارایی تیم خود باید اهمیت رفتار سازمانی را درک مورد توجه قرار دهد.
اهداف رفتار سازمانی
هر مدیر باید یاد بگیرد که اولا چه افرادی را دور هم گرد بیاورد و استخدام کند که تیمش را تشکیل دهد. دوما خودش چطور با آنها رفتار کند و در نهایت رفتار آنها را چطور هدایت و کنترل کند. بر اساس این اهداف رفتار سازمانی ، مدیر اقدام به یادگیری دانش رفتار سازمانی می کند.
بعد فردی رفتار سازمانی
یکی از ابعاد رفتار سازمانی تاثیر شخصیت خود فرد بر نوع رفتار وی در سازمان است. باید گفت شخصیت فرد به نوبه ی خود بسیاری از تفاوت های رفتاری افراد در سازمان را توجیه می کند. اینکه فرد درون گرا باشد یا برون گرا به سادگی بخشی از رفتارها و نوع تعاملات فرد در سازمان را توجیه می کند . اینکه عزلت گزین باشد یا برتری طلب باشد و یا مهر طلب، همگی در نوع رفتار فرد تاثیر گذار هستند. لذا مدیر یک مجموعه باید بتواند به خوبی محیطی برای تعامل سازندهٔ افراد با شخصیت های مختلف ایجاد کند. تا بتواند محیطی پویاتر و امیدبخش را برای افراد بسازد. تا افراد با اخلاق و رفتار های متفاوت بتوانند در آن به حداکثر کارایی خود دست یابند.
دقت کنید که شما هرگز نمی توانید شخصیت افراد را تغییر دهید. پس بامید اینکه همه ی افراد در نهایت مثل هم خواهند شد و مجبور هستند با شرایط کنار بیایند، تیم تشکیل ندهید و افراد را استخدام نکنید.
ارزشهای فردی و رفتار سازمانی
در بعد فردی توجه به ارزشهای افراد از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ارزش های فردی چیزهایی هستند که برای فرد بسیار اهمیت دارند و عملکرد و رفتار وی با این ارزشها همراستاست . ارزشهای فردی در طول زمان و بر اساس کسب تجربه فرد شکل می گیرند و در نسل های مختلف ارزشها متفاوت هستند. مثلا ارزشهای دههی شصتی ها با دههی هفتادی های کاملا تفاوت است. این موضوع را ما در جامعه بخوبی شاهد هستیم.
باید بعنوان مدیر این را بدانید که افراد مایل به انجام کاری هستند که با ارزشهای آنان همخوانی داشته باشد. در همین راستا، توجه به همخوانی ارزشهای افراد با سازمان و شغل بسیار حیاتی و مهم است. البته همخوانی ارزشها را باید در دو بعد بررسی کرد:
-
همخوانی ارزشهای فرد با سازمان
-
همخوانی ارزشهای فرد با شغل
در مفهوم ساده تر باید گفت همخوانی ارزشهای فرد با سازمان به شرایطی گفته می شود که ارزشهای فرد با ارزشهای سازمان همخوانی داشته باشد. و همخوانی ارزشهای فرد با شغل یعنی ارزشهای شخصی فرد با ارزشهای موجود در شغل همخوان باشد. مثلا شما نمی توانید فردی را که آموزش به دیگران جزو ارزشهای وی نیست را برای شغلی معلمی انتخاب کنید. همخوانی ارزشهای فرد با ارزشهای سازمان از اولویت بالاتری نسبت به همخوانی ارزش فردی و شغل دارد. در واقع شما مجاز نیستید که فردی را که ارزشهای وی با تیم و سازمانتان همخوانی ندارد بکار بگیرید ولو اینکه ارزشهای شغل با ارزشهای وی همخوانی داشته باشد. چون به هر ترتیب سازمان را دوست ندارد و کاری را هم که حتی با اینکه دوست دارد را دارد برای همان سازمانی انجام می دهد که دوستش ندارد. طبیعی است نتیجه چه خواهد شد.
تفاوتهای دموگرافیک
موضوع دیگری که در بعد فردی رفتار سازمانی مورد توجه قرار می گیرد تفاوت های دموگرافیک افراد است. تفاوت های دموگرافیک این را بیان می کند که اعضای یک سازمان یا تیم از ابعاد مختلفی همچون جنسیت، نژاد، سن، گرایشهای مذهبی، سطح تحصیلات و غیره تشکیل می شوند. و این تنوع دموگرافیک در رفتار سازمانی افراد تاثیر بسزایی دارد. مثلا اگر دموگرافی افراد خیلی شبیه به هم باشند کیفیت تصمیمات در سازمان به شدت افت می کند چرا که شباهت بالای دموگرافیک افراد خطر “موافقم ” را به دنبال دارد. بدین معنی وقتی افراد شباهت های دموگرافیک بالایی داشته باشند یکدیگر را به چالش نمی کشند و بدون فکر و چالش نظرات یکدیگر را تایید می کنند. لذا تنوع دموگرافیک در یک سازمان منجر به اخذ تصمیمات بهتری میشود.
از طرف دیگر در مبحث رفتار سازمانی به این نکته تاکید می شود که باید مدیران مراقب باشند خودشان گرفتار این موضوع نشوند و ناخوداگاه اقدام به استخدام افرادی کنند که دموگرافیک آنها شباهت بالایی با خودش دارد. چرا که انسانها به صورت ناخودآگاه تمایل به برقرار ارتباط با کسانی دارند که شباهت بالایی با خودشان دارند. از طرف دیگر نباید این گوناگونی دموگرافی افراد در نحوهٔ رفتار مدیر با کارمندش تاثیر داشته باشد.
تأثیر محیط سازمان روی رفتار سازمانی
درک ما از محیط اطراف مان در نوع رفتاری که از خود بروز میدهیم تاثیر بسزایی دارد. البته باید گفت این بدین معنی نیست که درک ما از محیط صحیح و کاملا منطقی است. در بسیاری از مواقع ما شواهد و ظواهر را بررسی میکنیم سپس عمق موضوع را بر اساس همین شناخت سطحی خود تخمین می زنیم. لذا درک ما از محیط سطحی بوده و مارا دچار توهم می کند. بنابراین رفتارهایی که بروز می دهیم هم دقیق نیست.
ما در محیط کار خود شواهدی را که می بینیم تعمیم می دهیم مثلا اگر فردی زیاد در سازمان راه برود و مدام خودش را شلوغ نشان دهد ما تصور میکنیم او فرد سخت کوش و پرکاری است و برعکس اگر کسی را پیوسته پشت میزش ببینیم فکر می کنیم او هیچ کاری انجام نمی دهد و احتمالا دارد بازی میکند. این نوع برداشت ها به سازمانی که در آن کار می کنیم نیز بستگی دارد چون ما فرد را در مقایسه با افراد دیگر سازمان ارزیابی میکنیم و نتیجه گیری می نماییم.
بر همین اساس محیط کار سازمانی که فرد در آن قرار میگیرد روی رفتار سازمانی وی تاثیر می گذارد. بنابراین باید مدیران توجه ویژه ای به محیط کاری افراد داشته باشند. مثلا محیط کاری و فضای کاری یک شرکت استارت آپ طبیعتا بسیار متفاوت تر از محیط کاری یک کارخانه است. و نوع رفتارها در این محیط نیز بسیار دستخوش نوع کار آنها قرار می گیرد. و یا فضای کاری و جو حاکم بر تیم های مالی سازمانها بسیار متفاوت تر از جو حاکم بر تیم IT و یا تیم فنی است. اینها همان محیط کار هستند که رفتار افراد را تحت تاثیر قرار می دهد و باید گفت با فرهنگ کل سازمان متفاوت است. فرهنگ سازمان مبانی کلی تری را پوشش می دهد.
رفتار سازمانی و تاثیر آن از فرهنگ سازمانی
فرهنگ سازمانی مجموعه ای از ارزشها، باورها، تفاهمها و روشهای تفکری است که در بین اعضای سازمان مشترک است و از طرف اعضای جدید نیز به عنوان روشهای صحیح انجام کارها و تفکر دریافت می شود. و مطابق با آن رفتار می کنند.
فرهنگ سازمانی هم بعد دیگر رفتار سازمانی است و در واقع باید گفت یکی از تاثیر گذارترین فاکتورهای موثر بر رفتار سازمانی است. فرهنگ سازمانی در واقع راهنمای اصلی رفتار افراد و تیم هاست. و افراد جدیدی که وارد سازمان می شوند هم از فرهنگ سازمانی تاثیر گرفته و نوع رفتار سازمانی خود را رقم می زنند.
فرهنگ سازمانی از رفتار مدیران و موسسان سازمان ها نشات می گیرد. و به سادگی می شود اثرات رفتار آنها را در تمامی سازمان مشاهده کرد. من همیشه گفته ام که فرهنگ سازمانی سایه ای از افکار و شخصیت مدیر آن است.
مثلا سازمانی که مدیر آن فرافکنی می کند بعد از مدتی فرافنکی بخشی از فرهنگ آن سازمان می شود. چندی پیش در مورد قراردادی که به خوبی در یک سازمان پیاده سازی نشده بود با شرکت پیمانکار وارد مذاکره شدم که با کلی فرافکنی ، بازی با کلمات و اینکه هیچکس در ایران اینکار را نمی کند و امثالهم طرف شدیم. کار به مدیر عامل آن سازمان کشید. قبل از مذاکره با مدیرعامل آن سازمان ، من به کارفرما گفتم به احتمال قوی ایشان هم همان حرفها و مدل رفتاری را خواهد داشت. و جالب اینکه وقتی مذاکره را شروع کردیم دقیقا رفتارش شبیه افراد تیمش بود رفتاری پر از فرافکنی و بازی با کلمات بود. این تاثیر فوق العاده ای است که رفتار سازمانی از شخصیت مدیر می گیرد و چقدر هم تعیین کننده است.
موضوعات متاثر از رفتار سازمانی چیست ؟
رفتار سازمانی روی بسیاری از نیازها و عوامل موثر بر عملکرد فرد تاثیر می گذارد از آن جمله می توان گفت :
-
رضایت شغلی
-
تعهد سازمانی
-
انگیزه فرد
-
ارتباط با همکاران و مدیران
-
سازگاری با محیط کاری
-
استرس کاری
-
شادی در محیط کار و خوشحالی کارکنان
تاثیر فوق العاده رفتار سازمانی بر جوانب مختلف اهمیت این موضوع را پیش از پیش بالا می برد. لذا مدیران برای دستیابی به بالاترین بهره وری و کارایی ضروری است روی مباحث رفتار سازمانی عمیقتر وارد شده و از آن بهره برداری کنند. تا بتوانند تیم هایی عالی به وجود بیاورند.
رفتار سازمانی در ایران
هیچکس نیست که تاثیر فوق العاده فرهنگ جامعه را بر رفتار سازمانی انکار کند. رفتار سازمانی بخش اعظم دانش خود را از فرهنگ اجتماع دریافت می کند. لذا در مبحث رفتار سازمانی بی توجهی به فرهنگ جامعه نوعی خامی است.
متاسفانه موضوع تاثیر فرهنگ اجتماع در رفتار سازمانی موضوعی است که در ایران نادیده گرفته شده است. و اغلب مطالب و آموزش هایی که در حوزه رفتار سازمانی منتشر و تدریس می شود کپی از مطالب و تحقیقات خارجی است که موضوع فرهنگ جامعه ما در آن نادیده گرفته شده است. ما سعی کردیم در آموزشهای خود در این سایت مطالبی را ارائه دهیم که برگرفته از تجارب واقعی در سازمان های ایرانی باشد. تا استفاده کنندگان بتوانند به خوبی با محیط کار خود ارتباط برقرار کنند.